loading...
بیتا
لایو بازدید : 3 دوشنبه 05 اسفند 1392 نظرات (0)
باسلام

مربیان محترم درس آمادگی دفاعی ضمن مطالعه بخشنامه ذیل اقدامات لازم را مبذول وتا ۳روز قبل از موعد مقرر تحویل سرگروه دفاعی شهرضا گردد تا به گروههای استان ارسال گردد.                           باتشکر


11

لایو بازدید : 3 دوشنبه 05 اسفند 1392 نظرات (0)

 

کثیف بودنِ بعضی آدم ها اذیتم میکنه !


 اما بعضیا خیلی پاکن؛



 اینکه قراره اینا گیر اون بعضیا بیفتن,


 اعصابم رو میریزه بهم .


لایو بازدید : 3 دوشنبه 05 اسفند 1392 نظرات (0)
از  هیچ  کس  شاکی   نیستم 


از  خودم  به  خودم  گله  دارم


ای  دیونه  مگه  تو  تافته  جدا بافته ای 


تو  هم  اتنسانی  فکر  کردی  اگه  بد  باشی


بهت  بگن  انسان  نیستی  تموم  میشه 


همه  چیز 


با این  حرف  نمتونی  انسان  بودنتو  کتمان  کنیی


حلا   که  او  بیخیالت  شد  دیگه  سر  به  بیابون 

 

زندگی  نزار 


گرگای  وجود  دارن  که  دندون  طمع  ب  همون  انسانیت  کتمان  شدت 


تیز  کردن 


بزا  مردی  که  با  عشق  اشنات  کرد  بره  اون  پر  پرواز  داره  مگه  پرنده  رو میشه تو قفس



نگهشداری  بدون  اب  وغذا  اونوقت  ازش   انتظار  اواز خونی  داشته  باشی


عزاداری  برا او  که  دیگه  نمیخوادت  بسه  برو  دیگه  اینورا  پیدات  نشه


دیگه  هم  حق  نداری  دلتو  ب  حراج  بزاری   بزار  هر کی  هر جور  دوست داره  رفتار  کنه 


تو با خدا  باش  و بزار  خودش سکاندار  زندگیت  باشه


حالا  که  آدمای  زندگیت  میخوان  به  میل  اونا  زندگی  کنی  بیخیال  همشون


 باش  برو  سراغ  همو  که  بهترینه   فقط  خدا  خدا خدا خدا خدا




                  خداحافظ






لایو بازدید : 8 دوشنبه 05 اسفند 1392 نظرات (0)

با وجود پيشرفتهاي زيادي كه در زمينه علم مواد دنداني ترميمي صورت گرفته است ، هنوز هم آمالگام به عنوان انتخابي مناسب جهت ترميم دندانهاي خلفي به خصوص در حفرات وسيع مورد استفاده قرار مي گيرد و بدليل حساسيت تكنيكي نسبتاً كم، خواص مكانيكي مطلوب، دوام كلينيكي و هزينه پائين، قسمت اعظمي از ترميمهاي دندانپزشكي را به خود اختصاص مي دهد.

آمالگام دندانی ماده‌ای است که برای پر کردن دندان از آن استفاده می‌شود و مرکب از 50 درصد جیوه 34.5 درصد نقره ، 9% قلع ، 6% مس و 0.5% روی است.

آمالگام به مدت بیش از صد سال است که در سراسر دنیا برای ترمیم دندان استفاده می شود. این ماده در سال 1812 توسط یک شیمیدان انگلیسی شناخته و در سال 1833 به دنیا معرفی شد


لایو بازدید : 3 دوشنبه 05 اسفند 1392 نظرات (0)
اي علي! هميشه فکر مي‌کردم که تو بر مرگ من مرثيه خواهي گفت و چقدر متأثرم که اکنون من بر تو مرثيه مي‌خوانم! اي علي! من آمده‌ام كه بر حال زار خود گريه كنم، زيرا تو بزرگتر از آني كه به گريه و لابه ما احتياج داشته باشي!... خوش داشتم که وجود غم‌آلود خود را به سرپنجه هنرمند تو بسپارم، و تو نيِ وجودم را با هنرمندي خود بنوازي و از لابلاي زير و بم تار و پود وجودم، سرود عشق و آواي تنهايي و آواز بيابان و موسيقي آسمان بشنوي مي‌خواستم که غم‌هاي دلم را بر تو بگشايم و تو «اکسير صفت» غم‌هاي کثيفم را به زيبايي مبدّل کني و سوزوگداز دلم را تسکين بخشي مي‌خواستم که پرده‌هاي جديدي از ظلم وستم را که بر شيعيان علي(ع) و حسين(ع) مي‌گذرد، بر تو نشان دهم و کينه‌ها و حقه‌ها و تهمت‌ها و دسيسه‌بازي‌هاي کثيفي را که اززمان ابوسفيان تا به امروز بر همه جا ظلمت افکنده است بنمايانم اي علي! تو را وقتي شناختم که کوير تو را شکافتم و در اعماق قلبت و روحت شنا کردم و احساسات خفته وناگفته خود را در آن يافتم. قبل از آن خود را تنها مي‌ديدم و حتي از احساسات و افکار خود خجل بودم و گاهگاهي از غيرطبيعي بودن خود شرم مي‌کردم؛ اما هنگامي ‌که با تو آشنا شدم، در دوري دور از تنهايي به در آمدم و با تو هم‌راز و همنشين شدم اي علي! تو مرا به خويشتن آشنا کردي. من از خود بيگانه بودم. همه ابعاد روحي و معنوي خود را نمي‌دانستم. تو دريچه‌اي به سوي من باز کردي و مرا به ديدار اين بوستان شورانگيز بردي و زشتي‌ها و زيبايي‌هاي آن را به من نشان دادي. اي علي! شايد تعجب کني اگر بگويم که همين هفته گذشته که به محور جنگ «بنت جبيل» رفته بودم و چند روزي را در سنگرهاي متقدّم «تل مسعود» در ميان جنگندگان «امل» گذراندم، فقط يک کتاب با خودم بردم و آن «کوير» تو بود؛ کوير که يک عالم معنا و غنا داشت و مرا به آسمان‌ها مي‌برد و ازليّت و ابديّت را متصل مي‌کرد؛ کويري که در آن نداي عدم را مي‌شنيدم، از فشار وجود مي‌آرميدم، به ملکوت آسمان‌ها پرواز مي‌کردم و در دنياي تنهايي به درجه وحدت مي‌رسيدم؛ کويري که گوهر وجود مرا، لخت و عريان، در برابر آفتاب سوزان حقيقت قرار داده، مي‌گداخت و همه ناخالصي‌ها را دود و خاکستر مي‌کرد و مرا در قربانگاه عشق، فداي پروردگار عالم مي‌نمود ... اي علي! همراه تو به کوير مي‌روم؛ کوير تنهايي، زير آتش سوزان عشق، در توفان‌هاي سهمگين تاريخ که امواج ظلم و ستم، در درياي بي‌انتهاي محروميت و شکنجه، بر پيکر کشتي شکسته حيات وجود ما مي‌تازد اي علي! همراه تو به حج مي‌روم؛ در ميان شور و شوق، در مقابل ابّهت وجلال، محو مي‌شوم، اندامم مي‌لرزد و خدا را از دريچه چشم تو مي‌بينم و همراه روح بلند تو به پرواز در مي‌آيم و با خدا به درجه وحدت مي‌رسم اي علي! همراه تو به قلب تاريخ فرو مي‌روم، راه و رسم عشق بازي را مي‌آموزم و به علي بزرگ آن‌قدر عشق مي‌ورزم که از سر تا به پا مي‌سوزم .... اي علي! همراه تو به ديدار اتاق کوچک فاطمه مي‌روم؛ اتاقي که با همه کوچکي‌اش، از دنيا و همه تاريخ بزرگتر است؛ اتاقي که يک در به مسجدالنبي دارد و پيغمبر بزرگ، آن را با نبوّت خود مبارک کرده است، اتاق کوچکي که علي(ع)، فاطمه(س)، زينب(س)، حسن(ع) و حسين(ع) را يکجا در خود جمع نموده است؛ اتاق کوچکي که مظهر عشق، فداکاري، ايمان، استقامت و شهادت است
.راستي چقدر دل‌انگيز است آنجا که فاطمه کوچک را نشان مي‌دهي که صورت خاک‌آلود پدر بزرگوارش را با دست‌هاي بسيار کوچکش نوازش مي‌دهد و زير بغل او را که بي‌هوش بر زمين افتاده است، مي‌گيرد و بلند مي‌کند اي علي! تو «ابوذر غفاري» را به من شناساندي، مبارزات بي‌امانش را عليه ظلم و ستم نشان دادي، شجاعت، صراحت، پاکي و ايمانش را نمودي و اين پيرمرد آهنين‌اراده را چه زيبا تصوير کردي، وقتي که استخوان‌پاره‌اي را به دست گرفته، بر فرق «ابن کعب» مي‌کوبد و خون به راه مي‌اندازد! من فرياد ضجه‌آساي ابوذر را از حلقوم تو مي‌شنوم و در برق چشمانت، خشم او را مي‌بينم، در سوز و گداز تو، بيابان سوزان ربذه را مي‌يابم که ابوذر قهرمان، بر شن‌هاي داغ افتاده، در تنهايي و فقر جان مي‌دهد اي علي! تو در دنياي معاصر، با شيطان‌ها و طاغوت‌ها به جنگ پرداختي، با زر و زور و تزوير درافتادي؛ با تکفير روحاني‌نمايان، با دشمني غرب‌زدگان، با تحريف تاريخ، با خدعه علم، با جادوگري هنر روبه‌رو شدي، همه آنها عليه تو به جنگ پرداختند؛ اما تو با معجزه حق و ايمان و روح، بر آنها چيره شدي، با تکيه به ايمان به خدا و صبر و تحمل دريا و ايستادگي کوه و برّندگي شهادت، به مبارزه خداوندان «زر و زور و تزوير» برخاستي و همه را به زانو در آوردي اي علي! دينداران متعصّب و جاهل، تو را به حربه تکفير کوفتند و از هيچ دشمني و تهمت فروگذار نکردند و غربزدگان نيز که خود را به دروغ، «روشنفکر» مي‌ناميدند، تو را به تهمت ارتجاع کوبيدند و اهانت‌ها کردند. رژيم شاه نيز که نمي‌توانست وجود تو را تحمّل کند و روشنگري تو را مخالف مصالح خود مي‌ديد، تو را به زنجير کشيد و بالاخره... «شهيد» کرد ... . يکي از مارکسيست‌هاي انقلابي‌نما در جمع دوستانش در اروپا مي‌گفت: «دکتر علي شريعتي، انقلاب کمونيستي ايران را هفتاد سال به تأخير انداخت» و من مي‌گويم که: «دکتر علي شريعتي، سير تکاملي مبارزه در راه حقّ و عدالت را هفتاد سال به جلو برد »... . تو ‌اي شمع زيباي من! چه خوب سوختي و چه زيبا نور تاباندي، و چه باشکوه، هستي خود را در قربانگاه عشق، فداي حق کردي . من هيچ‌گاه از سوزش قلب تو و کوه اندوه تو و هاله حزني که بر وجودت سايه افکنده بود، احساس نگراني نمي‌کردم؛ زيرا مي‌دانستم که تو شمعي و بايد بسوزي تا نور بدهي. سوختن، حيات است و آرامش، مرگ تو؛ و حرام است که شمع مقدّس وجود تو، قبل از آن‌که سر تا به پا بسوزد، خاموش و تاريک گردد .
اي علي! اي نماينده غم! ‌اي درياي درد! اين رحمت بزرگ خدا بر تو گوارا باد ... . اي علي! شيعيان «حسين» در لبنان زندگي تيره و تاري دارند، توفان بلا بر آنها وزيدن گرفته است، سيلي بنيان‌کن مي‌خواهد که ريشه اين درخت عظيم را براندازد. همه ستمگران وجنايت پيشگان و عمّال ظلم و کفر و جهل، عليه ما به ميدان آمده‌اند، قدرت‌هاي بزرگ جهاني، با زور و پول و نفوذ خود در پي نابودي ما هستند. مسيحيان به دشمني ما کمر بسته‌اند و مناطق فلک‌زده ما را زير رگبار گلوله‌ها به خاک و خون مي‌کشند و همه روزه شهيدي به قافله شهداي خونين‌کفن ما اضافه مي‌شود، متحدين و عوامل کشورهاي به اصطلاح چپي نيز ما را دشمن استراتژيک خود مي‌دانند و در پنهان و آشکار، به دنبال نابودي ما هستند. عدّه‌اي از روحاني‌نمايان و مؤمنين تقليدي و ظاهري نيز ما را محکوم مي‌کنند، که چرا با انقلاب فلسطين همکار و همقدم شده‌ايم. به شهداي ما اهانت مي‌کنند و آنها را «شهيد» نمي‌نامند، زيرا فتواي مرجع براي قتال ضد اسرائيل و کتائب هنوز صادر نشده است! اين روحاني‌نمايان، ما را به حربه تکفير مي‌کوبند . اي علي! به جسد بي‌جان تو مي‌نگرم که از هر جانداري زنده‌تر است؛ يک دنيا غم، يک دنيا درد، يک کوير تنهايي، يک تاريخ ظلم وستم، يک آسمان عشق، يک خورشيد نور و شور و هيجان، از ازليّت تا به ابديت در اين جسد بي‌جان نهفته است تو‌ اي علي! حيات جاويد يافته‌اي و ما مردگان متحرک آمده‌ايم تا از فيض وجود تو، حيات يابيم قسم به غم، که تا روزگاري که درياي غم بر دلم موج مي‌زند، ‌اي علي، تو در قلب من زنده و جاويدي ... .
قسم به شهادت، که تا وقتي که فداييان از جان گذشته، حيات و هستي خود را در قربانگاه عشق فدا مي‌کنند، تو بر شهادت پاک آنها شاهدي و شهيدي ! و تو ‌اي خداي بزرگ! علي را به ما هديه کردي تا راه و رسم عشق‌بازي و فداکاري را به ما بياموزاند؛ چون «شمع» بسوزد و راه ما را روشن کند و مابه عنوان بهترين و ارزنده‌ترين هديه خود، او را به تو تقديم مي‌کنيم، تا در ملکوت اعلاي تو بياسايد و زندگي جاويد خود را آغاز کند.


لایو بازدید : 1 یکشنبه 04 اسفند 1392 نظرات (0)

فقط پلی بودم برای عبورت

فکر تخریب من نباش ، به آخر که رسیدی

دست تکان بده

خودم فرو میریزم....

•.•.•.•.•.•.•   شعرهای غمگین  •.•.•.•.•.•.• 

دیکته روزگار نبودنت را برایم تکرار می کند

و نمره من ،  باز می شود صفر!!!

هنوز نبودنت را یاد نگرفته ام....


لایو بازدید : 6 یکشنبه 04 اسفند 1392 نظرات (0)
آقو ما يه بار مغز پروانه خورديم رفتيم زن گرفتيم

،يني شيرين ترين و فرحبخشترين لحظات عمرمونو در زندگي زناشويي تجربه کرديم...ميرفتيم سر کار زنمون ميگفت چرا انقد ميري سر کار؟چرا به من نميرسي؟ ميمونديم تو خونه ميگفت چرا نميري سر کار؟پس کي ميخواد پول بياره تو اين خونه؟ ميشستيم رو مبل ميگفت من بايد از صبح تا شب تو اين خونه جون بکنم جنابعالي رو مبل لم بدي؟ پا ميششديم کمکش کنيم ميگفت اومدي خرابکاري کني؟ قيافه مون ژوليده پوليده بود ميگفت تو اصلاٌ بخاطر من به خودت نميرسي! به خودمون ميرسيديم ميگفت داري خودتو برا کي خوشگل ميکني؟ از دستپختش تعريف نميکرديم ميگفت تو اصلاٌ قدرشناس زحمتاي من نيستي! تعريف ميکرديم ميگفت ها؟ چه گندي زدي که حالا با اي حرفا ميخواي وجدانتو راحت کني؟...ها ها ها ها ها...آقامون خدابيامرز راست ميگفت "اگه يه روز بهت گفتن بين زن گرفتن و سرطان گرفتن يکي رو انتخاب کن اصلاٌ از اسمش نترس...با شيمي درماني درست ميشه!"


لایو بازدید : 3 یکشنبه 04 اسفند 1392 نظرات (0)

طرز ساخت کاردستی عروسک با جوراب برای نمایش کودکان

 کاردستی با دورریختنی ها

از آموزش طرز ساخت کاردستی عروسک با جوراب  برای سرگرم کردن بچه ها در تابستان و نمایش های عروسکی کودکان در منزل و مهد کودک استفاده کنید و با ما و نویسنده افتخاری کودک سیتی، مریم عزیز همراه باشید!

بازی برای بچه ها فقط تفریح نیست، زندگی و تجربه برای زندگی هم هست. اگر در کودکی با بازی آموزش های لازم به بچه ها آموخته بشه  آموزش ، بسیار راحت تر واثر گذار ترخواهد بود. در ادامه روش ساخت عروسک با  لباسهای قدیمی برای شما آمده است که با کمک آن می توانید قصه و نمایش برای کودکان اجرا کنید.

 کاردستی عروسک با دورریختنی ها

کاردستی عروسک با دورریختنی ها

در این کاردستی ساده ، چندین مورد آموزشی نهفته است: اول : بازیافت مواد واستفاده و از وسایل دور ریختنی و بازیافتی دوم : ابتکار و خلاقیت برای ساختن اسباب بازی سوم : آموزش بازی واستفاده از دستها برای بازی با عروسک دستکشی

 

مواد لازم برای کاردستی عروسک با جوراب یا آستین :

جوراب یا آستین اگه لباس گرم وپلیور بچه ها خراب یا کوچیک شده میشه از آستینش برای ساخت این اسباب بازی زیبا استفاده کرد کافیه یکی از آستین های پلیور را از آرنج قیچی کنید، این قسمت اصلی عروسک دستکشی ماست –  یک تکه بیضی شکل به اندازه تقریبی گشادی بالای کار – از جنس پارچه، فوم یا مقوا – دوتکه نیم دایره از پارچه به رنگ نارنجی یا قرمز – چشم عروسکی – دکمه برای بینی – مقداری کاموا یا پوشال رنگی برای موها – چسب یا سوزن و نخ – قیچی

 

روش درست کردن اسباب بازی خانگی و کاردستی عروسک بازیافتی: تیکه بیضی شکل را به قسمت بالای تکه اصلی عروسک وصل کنید.این اتصال میتونه با استفاده از چرخ خیاطی یا کوک ساده یاچسب انجام بشه.

کاردستی عروسک

کاردستی عروسک

قسمت بیضی شکل رااز وسط تا کنید و دو تیکه نیم دایره رنگی را روی قسمت بالا وپایین بیضی مانند تصویر طوری بچسبونید که حالت دهان عروسک ایجاد بشه

 کاردستی عروسک با دورریختنی ها

کاردستی عروسک با دورریختنی ها

 کاردستی عروسک با دورریختنی ها

کاردستی عروسک با دورریختنی ها

دماغ  و لپ های دکمه ای را بالای دهان متصل کنید وچشم ها را هم در قسمت بالای آن ،برای موها  از کاموا یا پوشال رنگی استفاده کنید.

 کاردستی عروسک با دورریختنی ها

کاردستی عروسک با دورریختنی ها

….عروسک زیبای ما برای بازی و نماش کودکان آماده استفاده وبازیه….

این عروسک را در رنگها وحالتهای مختلف  ( مثلا خوشحال، بد اخلاق و … ) می تونید آماده کنید تا بچه ها برای بازی، نماش کودکانه  وعروسک گردانی شخصیت های مختلفی داشته باشند.

بچه ها می توانند به پشت مبل، سکوی آشپرخانه و .. بروند و یک نمایش یا داستان را برای شما اجرا کنند. اگر دوست داشته باشید برای ثبت خاطره های دوران کودکی فرزندتان می توانید از این نمایش فیلم تهیه کنید. والدین و مربیان مهد کودک می توانند از این عروسکهای جورابی برای نمایش کودکان و سرگرم کردن بچه ها و پرورش قوه خلاقیت کودکان به خوبی استفاده نمایند و از آن به عنوان یک اسباب بازی کودکانه برای کودکان سه ساله و بزرگتر استفاده نمایند. امیدواریم از آموزش ساخت عروسک با جوراب  برای سرگرمی کودکان استفاده نمایید.

.




تعداد صفحات : 4

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 33
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 13
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 13
  • بازدید ماه : 19
  • بازدید سال : 52
  • بازدید کلی : 266